هنوز وارد سالن اجتماعات ادارات کل ارشاد نشدیم که جمع کثیری از ورزشکاران مقابل درب ورودی ایستاده بودند ، مهدی پور رئیس هئیت کشتی،سلمان قادری ،تاری رئیس یاقوت سبز و فلاح معاون اداره کل تربیت بدنی ایستاده اند و با چشمانشان افرادی را که می آیند را می کاوند تا شاید چهره آشنایی را ببینند.
سلطانی رئیس سابق هئیت کاراته که همین چند روز پیش از توسط حسینی کنار گذاشته شد در راهرو قدم میزند و می توان لبخند رضایتی را بر لبانش مشاهده کرد.
باقری مسئول حراست اداره کل هم حضور دارد و با قیافه ای فرو رفته اما لبخندی تصنعی نگران نشان میدهد اما در داخل سالن خلوت است.

نقی کلانتری آرام و بی سر و صدا نشسته و منتظر آغاز مراسم است و گویی از مسئله ای خیالش جمع شده و نگرانی ندارد چرا که بزرگ ترین مخالف هادی حسینی کسی جز خودش نبوده است.سوالی که همیشه از خودش می پرسد "من پنج سال پی در پی بهترین هئیت کشتی کشور شدم، چرا بر کنار شدم" او را با سوالاتش تنها میگذارم و دوباره به راهرو می آیم و ببینم چه کسانی انتظار مدیر کل جدید را می کشند ، حسینی و پریچهره جدا از هم آمدند تا همه به سالن بیایند و در میان جمعیت بوقچی سالن های ساری را هم دیدم که بی صبرانه و چشمانی نگران مراسم را نظاره می کند.

ابوالقاسم روحی نماینده ساری از راه رسید و حسینی بلند شد تا کنارش بنشیند اما او بدون توجه، صندلی آن سمت سالن را انتخاب کرد و در کنار میر
مهدی نجفی معاون امور استانهای سازمان تربیت بدنی و نصر الله پری چهره مدیر کل جدید تربیت بدنی مازندران نشست ، نمایندگان مختلف هئیت های ورزشی  و کارمندان یک به یک صحبت کردند و نوبت به حسینی ، قاسم زاده نماینده بابل ،روحی، نجفی و پریچهره رسید.
 روحی صحبت هایش آتشین شروع کرد و نارضایتی و گله اش را از عملکرد حسینی اعلام کر و از توجه ویژه به کشتی و عدم توجه به رشته های دیگر و امضای هر 12 نماینده مازندران برای آمدن "امیر ورزش مازندران" جمله ای که روحی آن را اعلام کرد.

جلسه تبدیل به ستایش محض و مخالفت شدید دوستاران و منتقدان حسینی تبدیل شد ،‌چرا که دوستان حسینی داوطلبانه پشت تریبون حاضر شدند و به تعریف و تمجید از او پرداختند و از سوی دیگر تنها مخالف عملکرد مدیریتی مدیر کل سابق را زیر سوال برد و کیفی سازی ورزش را مطرح کرد.

تنها نکته مشترک مخالفین و موافقین جمع شعری بود که در جایگاه نصب شده بود و هر دو طرف آنرا به گونه ای تجزیه و تحلیل می کردند.

 هر که ما را یاد کرد ایزد مراد را یاد باد                       هر که ما را خار کرد از عمر بر خوردار باد

 هر که اندر راه ما خواری فکند از دشمنی                 هر گلی که از باغ وصلش شگفت بی خوار باد


بازار روبوسی ها داغ شده بود و همه در پی عکس یادگاری بودند ، دوستان نزدیک حسینی به مدیر کل جدید نزدیک میشدند تا او را دعوت کنند و به کنار هم بیاید و دوستی آندو را بیشتر نمایان کنند.